!!مــوجــودات ِ غــریبـی هـستیـم ! نـه طاقــت ِ دروغ را داریـــم … و نــه تحــمّل ِ حـقــیــقت را ♥ .♀.•° Good Time♥ .♀.•° |
|||
پنج شنبه 5 مرداد 1391برچسب:, :: 18:5 :: نويسنده : sahra
وقتی یه مرد معتاد میشه : اگه زنش زن بود و به فکر زندگیش بود این بیچاره به این روز نمی افتاد، بدبختی اینا رو به این روز می کشه دیگه!! وقتی یه زن معتاد میشه: ای وای!!! خاک بر سرش ! بیچاره شوهرش دلش به چی خوشه ! چه جوری اینو تحمل میکنه؟؟
وقتی یه دختر یه کم به خودش میرسه : اوه! اوه ! ننه بابا داشت جمش می کردن!! اینا همش واسه جلب توجه دیگه!!! اینا دنیا و آخرت ندارن که!!! وقتی یه پسر تیپ میزنه: چه پسر خوش پوشیه…هزار ماشاا… چه تیپی داره… میمیرن واسش دخترا
وقتی یه دختر از دار دنیا یه دونه دوست پسر داره : چی بگم والا!!! حجب و حیا دیگه جا نداره تو این مملکت!! دیدیش … بزا دهنم بسته باشه… وقتی یه پسر ۱۰ تا دوست دختر داره : بزنم به تخته اینقدر خاطر خواه داره، خدا وکیلی بهترین دخترا میرن طرفش… ولش نمی کنن که…
وقتی یه آقای محترم!!! خیابون رو با پیست اتومبیلرانی اشتباه می گیره : لامذهب عجب دست فرمونی داره… وقتی یه خانم مثلاً یادش بره راهنما بزنه: ترمز وسطیه…. بابا برو آشپزخونه قرمه سبزیتو بپز!!! والااااااا
وقتی بچه خوب تربیت شده باشه: میبینی؟ بچه ام مثل باباشه، اصلا موفقیت تو خونواده ما ارثیه وقتی بچه تو یه درس نمره اش بشه ۷۵/۱۹: بله دیگه! خانم یا پی قر و فرشه یا با این دوست موستاش در حال فک زدن و ولگردیه
وقتی تو یه جمع ، آقا پسری سر و زبون دار داره مجلس رو گرم می کنه: هزار ماشالا!!!!!!! روابط عمومیش بیسته؟؟؟!!! شرایط بالا برای یه دختر: اوه ! اوه! دختره لوده سبک!!! خانم باش
نظر مادر شوهر در اول زندگی: میبینی شانس ما رو ؟ دختره فقط ۲۰ میلیون جهیزیه آورده ، نمی دونم این پسره شیفته چی این عفریته شد!!! باز هم همون مادر شوهر: دیگه چی می خواد؟ گل پسرم یه خونه ۴۰ متری تو نقطه صفر مرزی داره، از خداشم باشه .. ![]() ![]() پنج شنبه 5 مرداد 1391برچسب:, :: 18:4 :: نويسنده : sahra
باباکرم: بابا بهت میگم نمیشنوم! – چرا متوجه نیستی!؟ نوکرم: شنوایی خود را تازه از دست داده ام زیاده خواهی: در گویش شمالی، زیاد هست… میخوای؟ پروپیمان: پیمان پرفشنال، پیمان حرفه ای نوکرم: کرمی در کار نیست، هیچ بخششی وجود ندارد. برزن: ریشه تاریخی کلمه زن، بر + زن، زن برتر، زن برتر از مرد Imagin: من یک جن هستم کدا خدا: خدا یه اتوکد ای لولیان: ای کسانی که توی لوله گیر کردین باشگاه: گاهی باش / نروی پیدا نشه درگیر: کسی که به در گیر کرده
مسنجر: کسی که در سن پیری و وقتی موقع بازی می بازد، جر می زند مخلص: احمق – بدون مخ ظنین: در متون تاریخی به صورت زنین آمده است، جمع مکسر زن، زنها زنجان: سرور، همان زن به شیوه صمیمانه، چیزی که همه مردها مجبورند بگویند زنگوله: مرد خرفت، هر مردی یکی از کسانی که زن ها به راحتی گول شان می زنند. زنبور: زنی که به رنگ بور علاقه مند است. زندان: (به فتح ز) محل اجتماعات بانوان، ردیف اول کلاس زندان انفرادی الکترونیک: پشت میز کامپیوتر حاوی یاهو مسنجر غش در معامله: وقتی کسی در معامله ای آنقدر سود یا ضرر کند که از شدت هیجان غش کند دیگه زنگ نزن: نقاش ساختمان احساساتی خطاب به نرده آهنی بعد از مالیدن ضدزنگ مرزنگوش: کاربرد خاصی ندارد اما باتوجه به ریشه تاریخی آن (مرد + زن + گوش) نتایج زیر برداشت می شود: ۱٫ مردی که به حرف زنش گوش می کند. ۲٫ زنی که گوش مردش را می کشد. ۳٫ مردی که گوش زنش گوشواره می کند. هندوانه: مرغ دونده سیاست های غلط: ثیاثت – صیاصت – ثیاثط – صیاصط – سیا سط – ثیا ست – صیا ست – سیاثط – سیاثت – صیا سط – ثیاصت – سیاصت – سیاثت – ثیاصط – … ![]() ![]() پنج شنبه 5 مرداد 1391برچسب:, :: 18:1 :: نويسنده : sahra
فامیلمون یه اس.ام.اس فلسفی فرستاده بود؛ نمیدونم چی شد replay رو اشتباهی زدم اس.ام.اس خالی براش سند شد. جواب داد: دنیایی از حرفهای نگفته … مرسی! ینی یه آدم سالم دور و برمون نیست به خدا . . . شبیه معادلات چند مجهولی شده ام ؛ این روزها …. هیچ کس از هیچ راهی مرا نمی فهمد … !!! . . . پیر شدم آخرشم نفهمیدم کاربرد مداد سفید تو جعبه مداد رنگی چی بوده !؟ . . . ﻋﻤﻪ ﻫﺎﻡ ﺍﻭﻣﺪﻥ ﺧﻮﻧﻪ ﻣﻮﻥ، ﺳﻪ ﺗﺎﯾﯽ ﺩﺍﺭﻥ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﻣﺎﺩﺭﺷﻮﻫﺮﻫﺎﺷﻮﻥ ﺣﺮﻑ ﻣﯽ ﺯﻧﻨﺪ. ﺩﻟﻢ ﻭﺍﺳﻪ ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﻣﯽ ﺳﻮﺯﻩ ﮐﻪ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﻧﻪ ﺗﻮ ﺑﺤﺜﺸﻮﻥ ﺷﺮﮐﺖ ﮐﻨﻪ ! . . . همیشه باید یکی باشه که سه نقطه ی آخر جمله تو بفهمه ! . . . یه پسری که ماشینbenz داره میره سره قرار با نامزدش ! پسر:عزیزم من یه چیزیو بهت دروغ گفتم و الان میخوام بهت راستشو بگم! دختر:چیو دروغ گفتی؟ پسر:من ازدواج کردم و ۳ تا بچه دارم! دختر : اوه بابا ترسوندی منو، فک کردم میخوای بگی benz مالِ خودت نیست! . . . رفیق دوران مهد کودکم نه تنها ازدواج کردبلکه طلاقم گرفت. . . . دروغگو آدم بدی نیست , چون میداند حقیقت تلخ است لذا باعث اوقات تلخی مردم نمی شود ! . . . یه آدمایی هستن نه میشه درکشون کرد نه میشه ردشون کرد همینطوری تو زندگیتن…. زل میزنن به آرامشت… ! . . . رو اعصاب تر از اونایی که وقتی از تاکسی پیاده میشن تازه جیباشونو میگردن که کرایه رو بدن؛ اونایین که بعد دو دقیقه گشتن اسکناس ۵ تومنی میدن!!! . . . … بالاخره هم قد شدیم … خدا میداند چه چیزهایى را زیر پاهایم گذاشتم . . . . . . چند دروغ رایج: ۱:کار که عار نیست! ۲:همه ادما زیبایی خاص خودشون رو دارن! ۳:پول که شخصیت نمیاره! ۴:علم بهتر از ثروته! ۵:فکر کردی چی ، مملکت قانون داره! ۶:تن آدمی شریفست به جان آدمیت, نه همین لباس زیباست نشان آدمیت! ۷:تلاش کنی به هرچی که بخوای میرسی! ۸:پول چرک کف دسته! ۹:پدر مادر بچه هاشون رو به یک اندازه دوست دارن! ۱۰:خدا ادم ها رو برابر آفریده! ۱۱:بچه دختر ، پسرش فرق نداره! . . . زندگی خیلی بی رحمه… . . . توجه : هارد و دسکتاپ هر فرد نشان دهنده شخصیت اوست ! . . . دیشب مهمون داشتیم ، یه بچه ی ۴-۳ ساله هم داشتن! بچه که چه عرض کنم ، زلزله هفت ریشتری ! از کله ی سحر دارم پس لرزه هاشو جمع میکنم ، هنوز تموم نشده! والا ما که بچه بودیم ، همون اول که میرفتیم جایی مامانمون میگفت “نمیدونین چه بچه ی خوب و آرومیه”! ما هم گیر میکردیم تو رودرواسی تا آخر مهمونی میشستیم یه گوشه گلای قالی رو میشمردیم که حرفِ ننه مون زمین نیفته ! اصلا نسلِ بامرامی بودیم ….جزغاله شدیم …حیف . . . ازدکمه “اینتر”، رفیق روزهای عصبانیتمان ممنونیم که زیر بار سخت ترین ضربات دست ما، صداش در نمیاد ! . . . یکی میگفت : باید از کنار مشکلات باسرعت عبور کنی و بگی : “میگ میگ” اما نمیدونست مشکلات نشستن رومون میگن : “انگوری انگوری” ! . . . یه گلدون میخری ۱۰۰هزار تومن، هر روز دمای هوای اطرافشو اندازه می گیری، به دقت بهش آب معدنی میدی، بعد دو هفته خراب میشه! . . . دیشب یه پشه در گوشم ویــز ویــز میکرد ، گرفتمش خوابوندمش تو ظرف روغن صداش کمتر شد ، روونتر کار میکنه الان ! . . . این بچه های جدید چی میفهمن از زندگی؟ چی حالیشونه؟
![]() ![]() پنج شنبه 5 مرداد 1391برچسب:, :: 16:53 :: نويسنده : sahra
در روابط عاشقانه، مثل سایر روابط، چیزهای کوچک و جزئی هستند که اهمیت دارند.
![]() ![]() سه شنبه 1 مرداد 1391برچسب:, :: 19:41 :: نويسنده : sahra
شاید قدیمی ولی جالبه
پسر : سلام.خوبی؟مزاحم نیستم؟
دختر: سلام. خواهش می کنم.? asl plz
پسر : تهران/وحید/۲۶ و شما؟
دختر : تهران/نازنین/۲۲
پسر : اِ اِ اِ چه اسم قشنگی!اسم مادر بزرگ منم نازنینه.
دختر: مرسی!شما مجردین؟پسر : بله. شما چی؟ازدواج کردین؟
دختر : نه. منم مجردم. راستی تحصیلاتتون چیه؟
پسر : من فوق لیسانس مدیریت از دانشگاه MIT اَمِریکا دارم. شما چی؟
دختر : من فارغ التحصیل رشته گرافیک از دانشگاه سُربن فرانسه هستم.
پسر : wow چه عالی!واقعا از آشناییتون خوشحالم.
دختر : مرسی. منم همین طور. راستی شما کجای تهران هستین؟
پسر: من بچه تجریشم. شما چی؟
دختر : ما هم خونمون اونجاس. شما کجای تجریش می شینین؟
پسر : خیابون دربند. شما چی؟
دختر : خیابون دربند؟ کجای خیابون دربند؟
پسر : خیابون دربند. خیابون…… کوچه……پلاک….شما چی؟
دختر : اسم فامیلی شما چیه؟
پسر : من؟ حسینی! چطور؟
دختر : چی؟وحید تویی؟ خجالت نمی کشی چت می کنی؟تو که گفتی امروز با زنت می خوای بری قسطای عقب مونده خونه رو بدی.!مکانیکی رو ول کردی نشستی چت می کنی؟
پسر : اِ عمه ملوک شمائین؟چرا از اول نگفتین؟راستش! راستش!دیشب می خواستم بهتون بگم امروز با فریده…. آخه می دونین………..
دختر : راستش چی؟ حالا آدرس خونه منو به آدمای توی چت میدی؟می دونم به فریده چی بگم!
پسر : عمه جان ! تو رو خدا نه! به فریده چیزی نگین!اگه بفهمه پوستمو میکّنه!عوضش منم به عمو فریبرز چیزی نمی گم!
دختر : او و و و م خب! باشه چیزی بهش نمیگم. دیگه اسم فریبرزو نیاریا! راستی من باید برم عمو فریبرزت اومد. بای
پسر : باشه عمه ملوک! بای……
![]() ![]() ![]() دو شنبه 26 تير 1391برچسب:, :: 17:46 :: نويسنده : sahra
این اثر هنری زیبا و دیدنی در حدود دو روز به پایان رسید. در روز اول evewright ده ها اسب شایر و سواران آن ها را استخدام کرد تا با وجود وزش باد با سرعت ۶۰mph بر روی یک مسیر طرح ریزی شده حرکت کنند. روز دوم، گروه های پیاده روی blue-jacketed از شهرهای مختلف لنکستر، کامبریا و لندن مسیر بعدی این اثر را تکمیل کردند. evewright در مورد کارش می گوید: ” در ساخت پروژه ی “walking drawings” عواملی از جمله شن و ماسه، دریا و هوا دخیل بودند. این یک روش جدید برای ایجاد طرح های هنری بر روی ماسه و شن می باشد. این پروژه به افراد اجازه می دهد تا بتوانند به این شیوه داستان ها و ایده های خود را بازگو کنند. ” ![]() ![]() شنبه 30 تير 1391برچسب:, :: 20:10 :: نويسنده : sahra
دختر 19 ساله انگلیسی مدت هشت سال است غذایی جز پیتزا نخورده است.
دختر 19 ساله انگلیسی مدت هشت سال است غذایی جز پیتزا نخورده است. ![]() «سوفی» افزود: خوردن پیتزا در طعمهای مختلف لذتبخش است اما این فرصت را ندارم تا غذاهای دیگری را تجربه كنم. این بیماری به گونهای فرد را با مشكل روبرو میكند كه بیمار تصور دارد خوردن غذا موجب بیماری او میشود همچنین تصور خوردن غذا آنان را عصبی میكند. ![]() ![]() شنبه 29 تير 1391برچسب:, :: 20:15 :: نويسنده : sahra
میزان تحصیلات بازیگران سینمای ایران
پوریا پورسرخ:متولد۵۶ در تهران.دکترای فیزیولوژی گیاهی
لاله اسكندری: متولد 51 در تهران. لیسانس گرافیك مهناز افشار: متولد 56 در تهران. دیپلم تجربی پژمان بازغی: متولد 53 در تهران. لیسانس صنایع عسل بدیعی: متولد 56 در تهران.لیسانس تغذیه زیبا بروفه: متولد 54 در تهران. لیسانس حقوق قضایی ماهایا پتروسیان: متولد 48 در تهران. لیسانس تئاتر پارسا پیروزفر: متولد 51 در تهران. لیسانس نقاشی هانیه توسلی: متولد 58 در همدان.دانشجوی رشته نمایش نامه نویسی هدیه تهرانی: متولد 51 در تهران.دیپلم بهناز جعفری: متولد 53 در تهران. لیسانس ادبیات نمایشی رامبد جوان: متولد 50 در تهران.دیپلم چكامه چمن ماه: متولد 59 در تهران.دیپلم مجسمه سازی لیلا حاتمی: متولد 51 در تهران. تحصیل در مهندسی برق و ادبیات مدرن فرانسه را در سوییس نیمه كاره رها كرد میترا حجار: متولد 55 در تهران.دیپلم امین حیایی: متولد 49 در تهران. تحصیل در رشته كامپیوتر را رها كرد شهاب حسینی: متولد 52 در تهران. تحصیل در رشته روانشناسی را رها كرد شهرام حقیقت دوست: متولد 51. كارشناس رشته تئاتر سام درخشانی: متولد 59 در تهران.تحصیل در رشته نمایش را رها كرد بهرام رادان: متولد 58 در تهران. لیسانس مدیریت بازرگانی حبیب رضایی: متولد 48 در مشهد. لیسانس مدیریت بیمارستان بهاره رهنما: متولد 52 در تهران.لیسانس ادبیات فارسی و حقوق قضایی.دانشجوی فوق لیسانس در رشته نمایش مریلا زارعی: متولد 53 در تهران. لیسانس مهندسی صنایع رامبد شكرآبی: متولد 51 در تهران. دیپلم ریاضی رضا شفیعی جم: متولد 50 در تهران. لیسانس نقاشی امیر حسین صدیق: متولد 51 در نیشابور. دیپلم بازیگری لادن طباطبایی: متولد 49 در تهران.لیسانس بازیگری پرستو صالحی: متولد 56 در تهران. لیسانس رزیتا غفاری: متولد 51 در تهران. لیسانس كارگردانی سینما شقایق فراهانی: متولد 51 در تهران. لیسانس نقاشی گلشیفته فراهانی: متولد 62 در تهران. دانشجوی رشته موسیقی نگار فروزنده: متولد 57 در تهران.دیپلم حدیث فولادوند: متولد 56 در تهران.فوق دیپلم علی قربان زاده: متولد 57 در تهران.دیپلم شبنم قلی خانی: متولد 56 در تهران. فوق لیسانس رشته تئاتر ترانه علیدوستی: متولد 63 در تهران. دیپلم مهتاب كرامتی: متولد 50 در تهران. لیسانس میكروبیولوژی نیكی كریمی: متولد 50 در تهران. دیپلم تجربی باران كوثری: متولد 64 در تهران. دیپلم موسیقی محمد رضا گلزار: متولد 54 در تهران.لیسانس مكانیك سیالات پوپك گلدره: متولد 50 در تهران. لیسانس روانشناسی سروش گودرزی: متولد 53 در تهران. لیسانس كامپوتر لادن مستوفی: متولد 51 در شهسوار. لیسانس كارگردانی مرجان محتشم: متولد 48 در تهران، رها کرده دبیرستان یكتا ناصر:متولد 57 در تهران.لیسانس مهندسی محیط زیست ![]() ![]() شنبه 28 تير 1391برچسب:, :: 20:9 :: نويسنده : sahra
-
![]() -موز حاوی ماده شیمیایی طبیعی است که فرد را خوشحال میکند -پوست بادام هندی دارای روغنی است که برای پوست بسیار آزاردهنده است -پرطرفدارترین تنقلات در آمریکا، چیپس است -کوکاکولا اولین نوشیدنی است که در فضا مصرف شد -هر ۲۸گرم شکلات شیری حاوی ۶میلی گرم کافئین است -آیا میدانید افراد سیگاری نسبت به غیر سیگاریها، قند بیشتری مصرف میکنند -باکتری عامل پوسیدگی دندان، آکنه، سل و جذام از طریق مصرف بادام هندی قابل درمان است -در جهان مرگ و میر افراد به علت افتادن نارگیل روی سر نسبت به حمله کوسه به انسان بیشتر است. سالانه حدود ۱۵۰نفر بر اثر این حادثه جان خود را از دست میدهند -هر درخت قهوه، سالانه حدود نیم کیلو گرم قهوه تولید میکند -گاهی از عسل برای تهیه مخلوط ضدیخ استفاده میشود -با قراردادن کاسه حاوی سرکه سیب در قسمتهای مختلف خانه، میتوان بوی نامطبوع را از بین برد. ![]() ![]() شنبه 26 تير 1391برچسب:, :: 19:42 :: نويسنده : sahra
همیشه در مورد اشیایی که از طلا ساخته شده اند بسیار صحبت بوده است. در میان آن ها می توانیم به گوشی ها یا ماشین هایی از طلا اشاره کنیم اما گاهی این عمل فراتر می رود و به چیزهای غیرعادی نیز می رسد. تجمل گرایی در کشورهای غربی موجب آن شده تا مردم بیشتر به دنبال اجناس گران قیمت بروند و در این میان شرکت های مختلف نیز اقدام به تولید وسایل گران قیمت می کنند و بازار را حتی به سمت اجناس غیر عادی نیز برده اند. در ادامه به برخی از این موارد اشاره می کنیم. جارو برقی طلایی: به تازگی یکی از شرکت های تولید کننده وسایل خانگی اقدام به تولید جارو برقی از طلا کرده است. این جارو برقی که بسیار هم عادی است و مزیت خاصی نسبت به دیگر جارو برقی ها ندارد به قیمت یک میلیون دلار به فروش می رسد.
همه ما تا به حال بیمار شده ایم و با مصرف قرص و کپسول سلامتی خود را به دست آورده ایم.اما یک فرد ثروتمند به نام توبیاس ونگ تصمیم گرفت تا طعم قرص های طلایی رابچشد.به سفارش او چند کپسول با طلای 24 عیار درست شد. این قرص ها به قیمت هر دانه ای هزار دلار فروخته می شود. هر ساله تعداد زیادی از جهانگردان مسیر خود را به سوی هنگ کنگ عوض میکنند تا از این دستشویی ساخته شده از طلای 24 عیار دیدن کنند ارزش این دستشویی 5 میلیون دلار است. کوله پشتی یکی از وسایل مورد نیاز دانش آموزان است.این کوله پشتی که به نظر استاندارد هم نمیرسد از طلای 24 عیار درست شده. قیمت این کیف ها سه هزار دلار است.
![]() ![]() شنبه 25 تير 1391برچسب:, :: 19:18 :: نويسنده : sahra
ارتباط نامشروع زنی ۵۷ ساله با فرزند خوانده ۱۵ ساله خود وی را به دادگاه کشاند. این خانم که با فرزند خوانده نوجوان خود رابطه جنسی برقرار کرده بود خطاب به دادگاه گفت: من عاشق او شده بودم و به خاطر این اتفاق متاسفم.
او به اتهام بوسیدن عاشقانه و تحریک این پسر نوجوان به برقراری رابطه جنسی زیر سن قانونی با حکم زندان مواجه است اما وی اصرار دارد که این اتفاق بعد از تولد ۱۶ سالگی این پسر رخ داده است در امریکا برقراری رابطه جنسی با افرادی که زیر سن قانونی هستند جرم محسوب میشود. درحال حاضر این زن با قید ضمانت آزاد است و در دادگاه های بعدی به جرم وی رسیدگی خواهد شد. ![]() ![]() پنج شنبه 22 تير 1391برچسب:, :: 17:33 :: نويسنده : sahra
پایداری در برابر مشکلات از همسرش خداحافظی کرد، باید سوار کشتی می شد تا دریاها را در سفری سخت و پر مخاطره بپیماید و با دستی پر به آغوش خانواده اش باز گردد. لحظه زیبایی بود، حس زیبایی داشت. تازه فهمیده بود همسرش را چقدر دوست دارد. صدای سوت کشتی خبر از جدایی می داد. عقب عقب از پله ها بالا می رفت تا همسرش را که روی چمن های سبز وطنش ایستاده بود، چند لحظه بیشتر ببیند. کشتی حرکت کرد و سفر آغاز شد. توفان مهیبی کشتی را در هم شکسته بود. همه غرق شده بودند، جز یک نفر. تخته پاره ای را در آغوش گرفته بود تا شاید زنده بماند و بتواند دوباره همسرش را ببیند. تمام دارایی اش را از دست داده بود اما تصویر همسرش که روی سبزه ها ایستاده بود و برایش دست تکان می داد، به او امید می داد. همسرش دلیل زندگی اش بود. توفان او را مایل ها دور کرد و به جزیره ای رساند. دیوانه شده بود؛ از دوری همسرش و از اینکه بعد از گذشت چند سال کسی برای پیدا کردن او نیامده بود. می خواست خودش را از این زندگی تلخ خلاص کند. کسی به یاد او نبود. زنده بودن فایده ای نداشت، پس تصمیم گرفت خودش را حلق آویز کند. طنابی را که بافته بود به شاخه درختی بست و روی تخته سنگ ایستاد و طناب را به دور گردنش انداخت. باز هم تصویر همسرش در ذهنش آمد اما او تصمیمش را گرفته بود. از روی تخته سنگی که ایستاده بود خودش را رها کرد تا با مرگش خودش را راحت کند. شاخه شکست و او زنده ماند! باورش نمی شد، زنده مانده بود. مات و مبهوت به شاخه تنومند سبز درخت نگاه می کرد. فهمید باید زنده بماند. فردا صبح که از خواب بیدار شد لب ساحل چیز عجیبی دید. باورش نمی شد. امواج دریا بادبان شکسته یک کشتی را به ساحل جزیره آورده بودند. دلیل شکست شاخه تنومند درخت و زنده ماندنش را فهمید. پس قایقی درست کرد و بادبان را روی آن سوار کرد و به سمت خانه حرکت کرد. از آن زمان به بعد هروقت به مشکلات بزرگی بر می خورد کمی فکر میکرد و می گفت: “باید زنده ماند، خدا بادبان دیگری خواهد رساند.” ![]() ![]() درباره وبلاگ ![]() آخرین مطالب پیوندهای روزانه پيوندها ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]()
![]() ![]() نويسندگان |
|||
![]() |